تینا جون تینا جون ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

تینا جون

بي فكري بابايي

سلام قربونت برم امشب مادرجون اينا رو شام دعوت كردم تو و دختر عمه ات رفتين پيش تاب.بابايي تورو رو تاب گذاش كه تاب بخوري رها هم داشت تكونت ميداد واسه همين بابايي خواست ازتون عكس بگيره كه يكدفعه رها اومد چشتو چنگ زد من جيغ كشيدم گفتم بچه رو بگير باباتم بيخيال بعد عكس گرفتنش تازه متوجه شد خوب شد من ديدمو گفتم وگرنه معلوم نبود چه بلايي سرت ميومد.باز داشتي مغز تخمه ميذاشتي تو دهن رها من به باباييت گفتم مواظب باش دسشو گاز نگيره مادرجون گفت نه گاز نميگيره بعدش عمه جونت گفت شايد بگيره كه حواس بابايي نبود دستو گاز گرفت.اعصابم بهم ريخت دلم ميخواس باباتو خفه كنم   و اینم عکسای شکار لحظه های بابات       ...
12 مهر 1391

لباس واسه تینا جونی

امشب با بابایی رفتیم واسه عروسکم چند دس لباس خونگی گرفتیم.ولی بوت خوشگل واست پیدا نکردم عسلم.شاید ٤شنبه بریم گرگان اگه بریم واست بوت خوشگل میخرم گلم دوست دارم گلم نمیدونی با لباسای جدیدت چقد ناز شدی فدات شم ...
9 مهر 1391

شروع شدن دانشگاه

سلام خنده نبات مامانی دیروز صبح ساعت ٨ رفتم دانشگاه توام پیش بابایی موندی باهاش رفتی سرکار طفلی بابایی سرکار پوشکتو عوض کرد بابایی خیلی دوست داره مامانی کم پدری پیدا میشه که بچه شو عوض کنه اونم وقتی پیپی کرده بوی وحشتناک میده.خلاصه دیروز تا ساعت ٥ پیشه بابا جونیت بودی.دیشبم رفتیم عکسهای اتلیتو گرفتیم ماه شدی مامان.فایلاشو که گرفتم عکساتو میزارم تو سایتت گلم دوست دارم گلم فعلا ...
9 مهر 1391

رفتن به فروشگاه

سلام نازیه من دیروز ساعت ٥ با دوست مامان رفتیم فروشگاه واسه خرید کردن لباس واسه ملوس مامان.بابایی طفلی جلسه کاری داشت نتونس باهامون بیاد.رفتیم پرشیا سوار ماشینو الاغ وقطارو خلاصه سوار همه اسباب بازیای اونجا شدی دیگه.انقد کیف کرده بودی که تا پایینت اوردم چسبیدی بهش گفتی بازم میخوام بالاخره اوردمت که بریم خرید کنیم اینجا داشتی میخوندیو دس میزدی ...
5 مهر 1391

لیاس زمستونی

سلام مامانی دیگه یواش یواش هوا داره سرد میشه منم واست ٢ تا کلاه گوگولی سفارش دادم.میگفت ١٥ مهر حاضر میشه حالا ببینیم اره یا نه اینم عکساش ولی اینو گفتم به جای طوسی مشکی که جذابتر شه ...
5 مهر 1391

کفش سوتی

سلام مامانی دیشب رفتیم محمودآباد واست کفش سوتی بگیرم که ذوق کنی موقع راه رفتنت اما هر جا میرفتیم پیدا نمیشد اگرم میشد کوچیک بود یا خوشگل نیود بالاخره پیدا کردم زیاد قشنگ نیس اما از هیچی بهتره تازه فکر کنم یکم تنگم واست هس گلم.گرگان که بریم خوشگلترشو میخرم واست ...
2 مهر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به تینا جون می باشد